مسئله اما تنها در قیمتگذاری و اختلاف نرخها متوقف نمیشود. آنچه در لایههای پنهانتر این میدان رخ میدهد، رقابتی است که بر اساس گروکشی، فاکتورسازی و نامهنگاریهای پرنفوذ شکل گرفته است. در چنین فضایی، حتی تولیدکنندگان جوان و دانشبنیانی که بهتازگی توانستهاند محصولی قابلقبول به بازار عرضه کنند، به سرعت در برابر هجمه برندهای خارجی یا مناسبات غیرشفاف اداری از پا درمیآیند. وزارت بهداشت نیز در فقدان یک رگولاتوری منسجم و قاعدهمند، بیشتر به تصمیمهایی مقطعی و متناقض تن داده است؛ تصمیمهایی که نه راه را برای رشد تولید داخل هموار کرده و نه تأمین پایدار تجهیزات حیاتی را تضمین کرده است.
اکنون پرسش اصلی آن است که در شرایط کنونی، چه سازوکاری میتواند هم بیماران را از آسیب افزایش هزینهها مصون دارد، هم تولیدکنندگان داخلی را به مسیر ارتقای کیفی سوق دهد و هم بازار را از سلطه رانت ارزی برهاند؟ گفتوگو با محسن خدادادی، تولیدکننده تجهیزات پزشکی کوششی است برای باز کردن گرهی از این کلاف درهمپیچیده؛ گرهی که تا امروز نه سیاستگذاران در باز کردن آن کامیاب بودهاند و نه فریادهای شعاری طرفهای ماجرا توانسته است بر ابهام و آشفتگی آن فائق آید.
بازی ارزی واردکنندگان؛ از فاکتورسازی تا قاچاق معکوس
محسن خدادادی با بیان اینکه مسئله ارز، مسئلهای است که در آن بازی جوانمردانهای اتفاق نمیافتد، اظهار داشت: «ما در بعضی محصولات نمونههای داخلی و تولیدکنندههای داخلی داریم که محصولشان خوب و باکیفیت است ولی در برخی موارد اصلاً تولیدکننده داخلی نداریم. در وسط قضیه هم یکسری محصول هست که شاید کیفیتشان به خارجیها نرسد؛ اما کیفیت مقبولی دارند و در بازار ایران عرضه میشوند. اما تا وقتی که محصول خارجی باشد یا با ارز ترجیحی وارد شود، تولیدکننده داخلی نمیتواند در بازار رقابت کند. تصور کنید محصولی را داشتیم که قبلاً با ارز ۲۸۵۰۰ تومان وارد کشور میشد و قیمتگذاریاش حدود ۶۰۰ هزار تومان بود.
این محصول وقتی با ارز آزاد وارد شده (ارز مبادلهای هفتادوخردهای هزار تومانی)، قاعدتاً باید قیمتش سه برابر میشد؛ اما در بازار قیمت این محصول شده است یک میلیون و دویست هزار تا یک میلیون و سیصد هزار تومان. درستش میشد حدود یک میلیون هشتصد هزار تومان، اما نهایتاً شده حدود یک میلیون و دویست هزار تا یک میلیون و سیصد هزار تومان یا ۵۰۰–۶۰۰ هزار تومان کمتر. خب، آن معادل ارزی چه شده؟ من نمیخواهم همه واردکنندهها را متهم کنم، اما بخشی از واردکنندهها هستند که ارز دولتی میگیرند و بیشتر از آن عدد استفاده میکنند یا جنس را وارد میکنند و بعد قاچاق معکوس میکنند یا فاکتور بازی درمیآورند یا محصول را به برخی مراکز مورد اعتماد میدهند با فاکتورهای کمتر، بعد بقیه را با فاکتور بیشتر میفروشند. این بازیها باعث میشود که ارز برایشان جذاب شود. مثلاً به آنها میگویند «۵۰۰ تومان برای یک محصول بده و آن را در بازار بفروش ۱۰۰ هزار تومان» که این برایشان جذاب است.»
برخی در حوزه تجهیزات پزشکی بهطور اسمی تولیدکنندهاند
وی با اشاره به اینکه بخشی از مشکل مربوط به تولیدکنندههاست گفت: «بعضیها در این سالها بهخاطر شعار «تولید داخل» خود را تولیدکننده معرفی کردند اما وقتی به عملکردشان نگاه میکنی میبینی عملاً قطعات یا جنس کامل را از خارج میآورند (یکی ۱۰ دلار میآورد، یکی ۸ دلار) و آن را سرهمبندی میکنند و یا چند کار جزئی رویش انجام میدهند و به اسم «تولید داخل» میفروشند. این گروه یا ارز دولتی میگیرند یا ارز آزاد، بعد میگویند «ارز بقیه را بردارید؛ ما تولیدکنندهایم و داریم متضرر میشویم» درحالیکه از آن طرف تولیدکنندههای واقعی داخل هم هستند که واقعاً تحت فشار قرار میگیرند. اگر محصولی واقعاً تولید داخل باشد و کیفیت قابلقبولی داشته باشد، وقتی کنار محصول خارجی قرار میگیرد چه اتفاقی میافتد؟ بازار ناعادلانه میشود؛ چون هزینه تولید داخلی بر اساس ارز ۱۰۰ هزار تومانی یا هزینههای کمتر محاسبه شده، درحالیکه محصول خارجی بر اساس ارز ۲۸۵۰۰ تومان قیمتگذاری شده است. این رقابت، رقابت منصفانهای نیست.»
با حمایت از واردات تولیدکننده داخلی قربانی میشود
خدادای با طرح این سؤال که اصل حمایت از تولید داخل یعنی چه؟ اذعان داشت: «اگر انتظار داری کمپانیای که تازه ۴ سال است تولید میکند، به کیفیت برند ۴۰ ساله برسد، باید از او حمایت سنگین کنی؛ فرصت بدهی محصولش در بازار استفاده شود، بازخورد بگیرد و کیفیتش را مرحلهبهمرحله بهتر کند. بعد از مدتی او را بسنجی؛ اگر کیفیتش بالا نرفت، حمایت را قطع کنی؛ اگر پیشرفت کرد، همچنان حمایت ادامه پیدا کند تا به سطح مطلوب برسد. اما اتفاقی که الان میافتد این است، با روشهای غیرشفاف مثل تسویه با پزشک، تطمیع مسئول خرید یا نامهنگاریهای جهتدار، واردکنندگان محصولات خارجیها نامه بیکیفیتی تولیدکنندگان داخلی را میگیرند تا جلوی حمایت گرفته شود.
در مقابل، تولیدکنندههای داخلی هم بهجای اینکه تمرکزشان روی کیفیت باشد، میروند سمت شعار «کل ارز را حذف کنید» و فریاد میزنند «ما بدبخت شدیم» یا «بیمار دچار مشکل میشود» که نتیجهاش این است که ما بهجای «اقتصاد حمایت از تولید داخل»، یک «اقتصاد حمایت از واردات» ساختهایم که مستقیم به تولید داخل ضربه میزند. خود من میگویم خواستهام اصلاً ممنوعیت واردات نیست؛ فقط میخواهم در فضایی عادلانه با خارجی رقابت کنم. من که پرفروشترین برند بازار ایران را دارم، چرا باید هنوز وزارت بهداشت بر اساس نامه یک پزشک حکم بدهد که کیفیت ندارم، اما نامه ۱۰ یا ۱۰۰ پزشک از مراکز معتبر کشور که تأییدم میکنند را قبول نکند؟ من یک سال، یک سال و نیم دویدم و الان تازه امیدی دارم که این مسیر درست شود. به نظر من اینکه ارز را بهطور کلی برداریم، اشتباه است. اگر وزارت بهداشت یا وزارت کشور نمیتواند مدیریت درستی داشته باشد، باید راهکار دیگری پیدا کند؛ مثلاً پول مستقیم به بیمهها داده شود تا هزینه برای بیمار بالا نرود.»
تصمیمگیری درباره ارز تجهیزات پزشکی براساس زور و لابی است
خدادای تصریح کرد: «مسئله اصلی این است که فرایند تصمیمگیری درباره ارز تجهیزات پزشکی بر اساس قاعده و منطق نیست؛ بیشتر بر اساس زور و لابی است. بارها دیدهایم محصولی که تنها یک تولیدکننده دارد، ارز آن حذف شده، اما محصول دیگری که پنج یا شش تولیدکننده دارد، همچنان با ارز عرضه میشود. چرا؟ چون بستگی دارد چه کسی قدرت بیشتری داشته باشد و بتواند فشار بیشتری وارد کند. این شرایط حتی برای مدیران کل وزارت بهداشت هم دشوار شده. یکی از مدیران کل میگفت: «من از خدا میخواهم ارز را حذف کنیم، اما آنقدر نامه و فشار از نمایندهها، نهادها و گروههای مختلف میآید که نمیدانم چه تصمیمی درست است.» همین بلاتکلیفی باعث شده هم تولیدکننده داخلی زیان ببیند و حتی تعطیل شود و هم واردات تجهیزات حیاتی با مشکل مواجه شود.»
برای اختصاص ارز باید محصولات را دستهبندی کرد
وی با بیان اینکه راهحل اما ساده است، باید محصولات را دستهبندی کرد، گفت: «گروه اول، محصولاتی که خاص، کمیاب یا هایتک هستند و شاید یک یا چند تولیدکننده محدود در دنیا داشته باشند، یا قیمتشان بسیار بالا باشد. این محصولات باید همچنان مشمول حمایت ارزی یا یارانه شوند تا امکان وارداتشان وجود داشته باشد و گروه دوم، حدود ۸۰ درصد تجهیزات پزشکی (چه دستگاه و چه محصولات مصرفی) که در دنیا تولیدکنندگان متعدد دارند و حتی در ایران هم تولید میشوند. این دسته نباید ارز بگیرند و باید در فضای رقابتی آزاد عرضه شوند. با این روش هم جلوی رانت و لابی گرفته میشود، هم تولیدکننده داخلی فرصت رشد پیدا میکند و هم واردات تجهیزات حیاتی بدون مشکل ادامه مییابد. بانک مرکزی و دولت منابع ارزی محدودی دارند و نمیتوانند بیحساب و کتاب ارز ترجیحی بدهند. بنابراین مدیریت درست این منابع ضروری است. بهجای آنکه ارز بهطور نامنظم به هر محصولی داده شود، باید سیاستگذاری دقیق انجام شود.»
ادعای فشار بر بیماران، یک بازی تبلیغاتی است
وی گفت: «بارها دیدهایم که دادههای واردکنندهها با واقعیت نمیخواند. واردکنندهای سالها محصول را دانهای ۱۵۰ دلار اظهار میکرد. وقتی نظارت شدیدتر شد، همان محصول را ۱۵ دلار اظهار کرد! این یعنی سالها ۹۰ درصد اختلاف قیمت معلوم نیست به جیب چه کسی رفته است. این فسادها نشان میدهد دعواهای رسانهای واردکنندهها اصلاً دغدغه بیمار نیست، بلکه صرفاً برای منافع مالی خودشان است. واقعیت بازار هم همین را ثابت میکند. سه سال پیش کیت انتقال جنین خارجی حدود ۱۸۰ هزار تومان بود. الان همان محصول بیش از یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان است. اما مراکزی که همچنان به خارجی علاقه دارند، همان هزینه را میدهند و میخرند. در مقابل، ۸۰ درصد بازار به سمت نمونههای داخلی رفتهاند که حدود ۸۰۰ هزار تومان قیمت دارند و کیفیتشان هم قابلقبول است. پس این ادعا که «بیمار زیر فشار است» یا «با حذف ارز هزینه درمان ناباروری بالا میرود» بیشتر یک بازی تبلیغاتی است. واقعیت این است که اگر سیاستگذاری درست شود، هم تولید داخل تقویت میشود هم قیمتها واقعیتر میشوند و هم بیماران آسیبی نمیبینند.»
واردکننده سوار بر موتور ارز ترجیحی تولیدکننده داخلی پیاده میدود
این تولیدکننده تجهیزات پزشکی با بیان اینکه ما در کشور تعداد زیادی تولیدکننده دانشبنیان واقعی داریم که قدمتشان دو، سه یا چهار سال بیشتر نیست، گفت: «اینها تازه در ابتدای مسیرند و بهشدت به حمایت منطقی نیاز دارند. اما تصمیمهای غلط اداره کل تجهیزات پزشکی بسیاری از این شرکتها را در آستانه نابودی قرار داده است. مثلاً کلیپس پلیمری را در نظر بگیرید، قیمت جهانی آن حدود ۶ دلار است. با ارز آزاد (۷۵ هزار تومان) قیمت تمامشدهاش در کارخانه خارجی حدود ۴۵۰ هزار تومان میشود. درحالیکه تولیدکننده داخلی همان محصول را با قیمت ۲۵۰ هزار تومان عرضه میکند، یعنی ۲۰۰ هزار تومان ارزانتر. اما وقتی واردکننده با ارز ۲۸۵۰۰ تومانی این محصول را وارد میکند همه هزینههایش هم حساب شود باز میتواند با قیمتی نزدیک به ۲۵۰ هزار تومان بفروشد. طبیعی است که مصرفکننده بین برندی که ۴۰ سال سابقه دارد و برندی که یک سال است تولید میکند، برند معروفتر را انتخاب کند.
اشکالی هم به مصرفکننده وارد نیست؛ همه ما همینطور خرید میکنیم. اشکال اصلی در سیاستگذاری است. در واقع به واردکننده موتور دادهاند و به تولیدکننده گفتهاند پیاده مسابقه بده! معلوم است که نتیجه این رقابت ناعادلانه از پیش روشن است. از سوی دیگر برخی محصولات داخلی واقعاً وابستگی دلاری بالایی دارند و تولیدشان بصرفه نیست. مثلاً اگر تولیدکنندهای مجبور باشد مواد اولیه را ۲ دلار بخرد (یعنی حدود ۲۰۰ هزار تومان)، درحالیکه واردکننده همان محصول را با ۶ دلار و ارز ۲۸۵۰۰ وارد میکند، این تولید عملاً نابود میشود. بنابراین سیاست باید این باشد که محصولاتی که وابستگی دلاری بالا دارند و تولیدشان بصرفه نیست کنار گذاشته شوند؛ اما محصولاتی که ظرفیت رقابت دارند با حذف ارز به سطح قیمت عادلانه برسند و در بازار بمانند. الان وضعیت مثل یک کلاف درهمپیچیده است. از بیرون ممکن است ساده به نظر برسد: «این را حذف کن، آن را نگه دار.» اما در عمل از هر طرف نیروهای مختلف (لابیها، واردکنندهها، فشارهای سیاسی) کلاف را بیشتر گره میزنند و کسی هم نیست که آن را باز کند.»
حمایت مشروط به «کیفیت مشابه خارجی» معنا ندارد
خدادای گفت: «آقای پیرصالحی اخیراً گفتهاند: «اگر محصول داخلی کیفیت مشابه خارجی داشته باشد، از آن حمایت میکنیم.» اما این اسمش حمایت نیست. اگر محصول داخلی کیفیت مشابه و قیمت پایینتر داشته باشد، مصرفکننده خودش انتخاب میکند و میخرد؛ نیازی به حمایت نیست. مشکل اصلی این است که «کیفیت» بهصورت شفاف تعریف و اندازهگیری نشده. وقتی پارامترهای مشخصی برای کیفیت وجود نداشته باشد، هر کسی از ظن خود قضاوت میکند؛ یکی میگوید بستهبندی قشنگتر است، یکی میگوید رنگش بهتر است، دیگری میگوید برند معروفتر است. نتیجه اینکه هیچوقت توافقی به دست نمیآید. به نظر من سازمان غذا و دارو باید بهطور رسمی پارامترهای قابلاندازهگیری کیفیت را تعریف کند. مثلاً بگوید، برای فلان محصول عام، سه پارامتر اصلی اینها هستند. اگر محصول داخلی در این سه شاخص شبیه خارجی بود، یعنی کیفیت مشابه دارد. من محصولم را در یکی از معتبرترین مراکز ناباروری کشور (ابنسینا) روی ۷۵۰ بیمار تست کردم. در همان مرکز، همزمان محصول خارجیای که معتبرترین برند بازار ایران است نیز استفاده شد. نتیجه بررسی بالینی نشان داد که کیفیت محصول ما حتی بهتر از خارجی بوده است. این یعنی اگر معیار کیفیت شفاف تعریف شود تولیدکننده داخلی میتواند با افتخار بگوید کیفیت مشابه یا حتی برتر دارد.»
منبع خبر:
darmanna
گردآوری و انتشار اخبار در این تارنما با هوش مصنوعی و ابزار های الکترونیکی اتوماتیک صورت می پذیرد و تمامی حقوق گردآوری و تالیف خبر متعلق به ناشر اصلی آن که در لینک فوق به آن اشاره شده است می باشد. در صورت نیاز به ارسال جوابیه یا توضیح تکمیلی علیه یا له مطلب منتشر شده صرفا از طریق مرجع اصلی خبر اقدام نمایید.