در اتفاقی که طی روزهای اخیر در فضای مجازی توجهات زیادی را جلب کرده، یکی از فعالان تجاری حوزه سلامت با وجود خطای آشکار در تصمیمگیری، همچنان از عذرخواهی رسمی و شفاف خودداری کرده است. این رفتار که به نظر میرسد صرفاً به یک اتفاق فردی محدود نباشد، به نوعی نشاندهنده یک الگوی مدیریتی فرسوده و ناکارآمد است که در آن مدیران از پذیرش اشتباهات خود اجتناب میکنند و بهجای اصلاح رفتار، ترجیح میدهند بر سر قدرت و جایگاه خود باقی بمانند.
در این مدل به جای عذر خواهی، مخاطب متهم به تصور غلط میشود و چنانکه در توضیحات ثانویه خبر آمد وی اعلام کرده است ” برخی تصور کردهاند که {…} مسئول تمامی تشکلهای کشور است”، متن توضیحات وی بدون عذر خواهی و بدون شفاف سازی و با فرافکنی و تقصیر را بر گردن مخاطب انداختن آراسته شده است.
عدم عذرخواهی از سوی فعالان صنفی نه تنها به اعتبار شخصی آنان آسیب میزند، بلکه در یک سطح کلانتر به نهادهای متبوع خصوصی نیز صدمه میزند. در بسیاری از کشورهای پیشرفته، مدیران در صورت اشتباهات کوچک، سریع و شفاف عذرخواهی میکنند تا اطمینان خاطر جامعه را جلب کنند و نشان دهند که به مسئولیتهای خود واقفاند. اما در ایران، مدیریت کبرآمیز به معضلی گسترده تبدیل شده است. بسیاری از مدیران ارشد تصور میکنند که عذرخواهی از ضعف آنهاست و حتی در مواردی که اشتباهات آنها به وضوح مشخص است، از پذیرش آن سرباز میزنند.
این رفتارهای غیرپاسخگو بیشتر از آنکه به ضعف فردی یک مدیر مربوط باشد، به یک سیستم معیوب مدیریتی برمیگردد که در آن مسئولین بهجای پذیرش نقد و اصلاح خود، بر فقدان درک مخاطبان تأکید دارند. این امر در نهایت به کاهش اعتماد عمومی و بیاعتمادی به مسئولین منجر میشود.
در کنار این، بسیاری از فعالان صنفی معتقدند که این نوع رفتارها در بخشهای دولتی، به ویژه در ساختارهای اجرایی و نظارتی، نمود بارزتری دارد. به عقیده آنها، کبر مدیریتی نه تنها در بخش دولتی بلکه در بخش خصوصی نیز اثرگذار است و حتی مدیران بازنشسته دولتی که وارد بخش خصوصی میشوند، همین رفتارها را منتقل میکنند و در نهایت در یک محیط جدید هم خود را در معرض اصلاح و نقد نمیگذارند.
یکی از مشکلات جدیای که در نظام مدیریتی ایران وجود دارد، این است که افراد با سوابق طولانی در سیستمهای دولتی و نیمهدولتی، بدون تغییر نگرش و بدون توجه به نیازهای روز جامعه، همچنان در موقعیتهای کلیدی باقی میمانند. این مسئله نه تنها از نیاز به جوانگرایی غفلت میکند، بلکه نقدپذیری و پاسخگویی را نیز به چالش میکشد.
در نهایت، منتقدان تاکید دارند که برای اصلاح ساختار مدیریتی و بازگشت به یک محیط سالم و پاسخگو، باید مدیرانی وارد عرصه شوند که به نقد و پذیرش مسئولیت اعتقاد دارند و به هیچ وجه از عذرخواهی و اصلاح اشتباهات خود پرهیز نمیکنند.






















